بههمراهی و برابری، همنوردی با مردان را خنثی کنیم!
در یادداشتی که به ناهید پوراحمد نوشته شده است، بیان شده است که زندگی بدون او بسیار دشوار است و حضورش به عنوان یک شکوهمند وفادار و انسانی خیرخواه، باعث محیط شاد و خوشبختی میشود. در طول و عرض زندگیاش، او بهترین انسانی بوده ولی عزاداران او سرنوشت خود را دنبال میکنند و زندگی را ادامه میدهند. نویسنده چند اثر انسانمحور توصیه کرده و به مرگ ناگزیر نگریسته و سعی کرده است که اهمیت خوبی در زندگی انسانها داشته باشد. او میگوید که اگر با مرگ نوعی تجارت کند، ممکن است تاثیر زیادی در زندگی انسانها داشته باشد. در نهایت نویسنده به این نتیجه میرسد که با محاسبه هزینههای یک مرگ و از دست دادن یک عزیز، مرگ قدرت تخریب و تجاوز ندارد؛ بلکه قدرت، ایثار، مهر، عاطفه، عشق و محبت در زندگی است. او به خاطر میآورد که زندگی بدون آدمهای عادی و مهربان دشوارتر از شعبدهبازی روی طناب است. این یادداشت به خواننده پیشنهاد میدهد که مردهای واقعی باشیم و از زندگی لذت ببریم.
یادداشت / جمشید پوراحمد
ناهید پوراحمد عزیز…
یادت هست از زبان بهرام بیضایی میگفتی؛ اشکالی در کار دنیاست که گریه رفعش نمیکند.
اینکه امروز چهل روز است که نمیدانم کجایی؟!
اینکه در طول و عرض زندگیت بهشتی نبود و قطعا در خواب عمیق ابدی هم از بهشت خبری نیست!
اینکه در بهترین شرایط وفاداری و انسانی، عزادارانت از هفته دوم به دنبال زندگی خود رفتند و میروند!
ناهید عزیز در پیرامون زندگی، آدمهایی که در بعضی اوقات بسیار به ما نزدیک هستند؛ شغلشان، هم زنده و هم مردهخواری است!
با یک سری فاکتورهای تاریخ مصرف گذشته؛ مثلاً زنی که ۲۵بچه یتیم، نانی در سفره ندارد اما در همینجا، خیریه ورشکستهای هست که میتواند به کل مردمان سوئیس کمک کند!
دانشجویی که تو لاس وگاس تحصیل و ۱۵سال است نتوانسته شهریه دانشگاهش را پرداخت کند، خلاصه گوش بری و در واقع اخاذی را پیشه خود کرده تا چرخ زندگیاش بچرخد!
ناهید جان منو ببخش که امروز میخواهم با مرگ تو تجارت کنم(!) تا شاید تاثیری در میزان گناه جمعی ما نسبت به رفتن زود و یا دور هنگام عزیزانمان باشد.
حساب کنیم تمام هزینه های یک مرگ را!
حساب کنیم تمام زمانی که هزینه میشود.
حساب کنیم جای خالیش و در مواردی از دست دادن بانک عاطفی زندگیمان را و… حساب کنیم…؟!
من حساب کردم!
قدرت کوتاهی، بیمهری و بی وفایی = با مرگ یک انسان…
…و قدرت، ایثار، مهر، عاطفه، عشق و محبت = با زندگی…
در این صورت مرگ هرگز قدرت تخریب و تجاوز نخواهد داشت.
چارلی چاپلین به فرزندش گفت؛ من در شعبدهبازی روی طناب راه رفتهام و میدانم چقدر این کار دشوار است؛ اما به جرات به تو میگویم که آدم بودن و روی زمین عادی راه رفتن از همه سخت تر است!
نوشته همنورد مردها نباشیم! اولین بار در فانشو. پدیدار شد.
- هیجان انگیزی برای ادامه باقی نمانده!
- روزگار آدمهای اسقفتنده امروزی!
- لذت آخر سال و اندوه از راه رفتن با حکایت “ماهی تازه را هر زمانی بگیرید!”
- تجریش… تنها چند متر تا خط آسفالت!
- ماجراجویی عشق، دختری به نام پرویندخت یزدانیان و مادر مبارکش نگار پوراحمد
- نگار پوراحمد: جوانی که خاطراتش رشد نکرد!
- پاسخ آزمایشی! – سازنده فیلم
- از گریه تا خنده: جادوی جذاب خواندن خبرها در پشت پرده های فیلمهای محبوب
- آغوش گرم و پرمحبت: احساسی دلنشین!
- گناه نابخشودنی من: داستان نگار پوراحمد