مقایسه شگفتیهای هفتگانه دنیای باستان در گذشته و حال: یک نگاه عمیق وجذاب
مقایسه تصویری عجایب هفتگانه دنیای باستان در گذشته و حال
عجایب هفتگانه دنیای باستان همواره توجه مردم و تاریخنگاران را به خود جلب کردهاند. این عجایب، نمادهایی از دستاوردهای فنی و معماری بینظیر انسانهای باستانی هستند که تاکنون باقی ماندهاند و هنوز هم بهعنوان مقصدهای گردشگری محبوب شناخته میشوند.
اما چگونه عجایب هفتگانه دنیای باستان در گذشته و حال تغییر کردهاند؟ چه تفاوتهایی در تصویر این عجایب در زمان باستان و زمان حال قابل مشاهده است؟ مثلاً برج خلیفه در دبی که از عجایب جدید جهان به شمار میرود، به چه شکلی از برجهای باستانی متمایز است؟ یا بافت محلههای باستانی که تبدیل به شهرهای مدرن شدهاند، چه تغییراتی را نشان میدهند؟
در این مقاله قصد داریم با استفاده از تصاویر مقایسهای، تحولات عجایب هفتگانه دنیای باستان از گذشته تا حال را بررسی کرده و تفاوتهای آنها را برجسته سازی کنیم. این مقایسه تصویری به خوانندگان کمک خواهد کرد تا بهترین تصمیم در مورد بازدید از این عجایب بگیرند و همچنین تاریخچه این عجایب را بهتر بفهمند.
۲۴ دی ۱۴۰۲ ساعت ۲۲:۱۳
در این مطلب مهیج با نگاهی وسیعتر و عمیقتر به شگفتیهای عجایب هفتگانه جهان کهن، به مقایسه آنها با زمان حال میپردازیم.
عجایب هفتگانه که نشان دهنده نبوغ و سطح بالای فکری انسانهای گذشته در خلق این آثار است، تبلبور یک فرهنگ غنی و متمول در عهد باستان و نشانههایی برای تفکر نسل فعلی درباره شکوه و عظمت گذشتگان را در ذهن ما منعکس میکند. برای ساخت این آثار زیبا چه بسا انسانهای زیادی قربانی شدهاند تا نسلهای بعد این شکوه را ببینند و به تمجید وادار شوند. حال با ما همراه باشید تا این عجایب کهن را با یکدیگر مرور کنیم و به مقایسه زمان گذشته و حال این آثار با استفاده از تصاویر شبیه سازی شده بپردازیم.
عجایب هفتگانه جهان کهن
۱٫ اهرام بزرگ جیزه در مصر (The Great Pyramid of Giza)
تمدن بزرگ مصر که فاصله زیادی با تمدن آریایی و شکوهمند ایران باستان ندارد، یکی از ثروتمندترین و قدرتمندترین حکومتهای عهد باستان به شمار میرود. باشکوهترین اثر و شناسنامه این تمدن اهرام جیزه مصر است. مقیاس عظیم این بنا نشان دهنده نقش منحصر به فرد فرعونیان مصر بوده است. این اهرام از آغاز پادشاهی مصریان تا پایان دوره بطلمیوس در قرن چهارم پس از میلاد مسیح ساخته شدند. اوج ساخت این اهرام از اواخر سلسله سوم آغاز شد و تقریباً تا سلسله ششم مصادف با ۲۳۲۵ سال قبل از میلاد ادامه یافت. با گذشت بیش از ۴ هزار سال، اهرام مصر همچنان عظمت و شکوه خود را حفظ کرده است.
طبق اعتقاد مصریان باستان اضلاع صاف و زاویه دار اهرام نماد پرتوهای خورشید بود و برای کمک به روح پادشاه درگذشته برای صعود به آسمان و پیوستن به خدایان به ویژه خدای خورشید طراحی شده بود. قدیمیترین هرم شناخته شده در مصر در حدود ۴۶۵۴ سال قبل ساخته شده است که مربوط به پادشاه سلسله سوم جوسر در ساقارا است. اما مهمترین این اهرام، با نام اهرام ثلاثه یا سه گانه مصر شناخته میشود که تنها سازهای است که از عجایب هفتگانه جهان باستان باقی مانده است. اولین و بزرگترین هرم متعلق به خوفو جانشین اسفنرو بود که ۲۵۸۹ سال قبل از میلاد مسیح به پادشاهی رسید. اضلاع پایه هرم خوفو ۲۳۰ متر ارتفاع و ارتفاع اولیه آن ۱۴۷ متر بوده که آن را به بزرگترین هرم جهان تبدیل میکند. برای ساخت هرم خوفو نزدیک به ۲.۳ میلیون بلوک سنگ که به طور متوسط وزن هر کدام ۲.۵ تن بوده استفاده شده است.
هرم دوم یا میانی جیزه مربوط به خفرع پسر خوفو است که دومین هرم بزرگ جیزه شناخته میشود. یکی از ویژگیهای منحصر به فرد این هرم وجود مجسمه ابوالهول بزرگ است، که یک مجسمه نگهبان از جنس سنگ آهک که با سر یک مرد و بدن یک شیر حکاکی و ساخته شده است. سومین و آخرین هرم بزرگ نیز مربوط به پسر خفرع با نام منکائوره یا منکورع است.
۲٫ باغهای معلق بابل در عراق (The Hanging Gardens of Babylon)
باغهای افسانهای بابل به عنوان نماد امپراتوری نو بابلی در دوران پادشاهی نبودکنصر دوم شناخته میشوند و قدمت آن به ۶۰۵ سال قبل از میلاد مسیح (حدود ۲۶۲۹ سال پیش) برمیگردد. در مورد ساخت این بنای شگفت انگیز به عنوان دومین عجایب هفتگانه میان مورخان مناقشه وجود دارد. برخی ادعا میکنند این بنا در بابل نبوده و مکان این باغ در شهر قدیمی نیوا، پایتخت حکومت آشور بوده و اکثریت دیگر مورخان این بنا را متعلق به بابل میدانند.
با بررسی نوشتههای باستانی توسط این مورخان در میابیم که این باغها در پایتخت امپراتوری نبوکدنصر قرار داشته. طبیعت عجیب و غریب باغهای معلق و همچنین ناپدید شدن در گذر زمان آن باعث شهرت این باغ شده است. حکومت بابل کهن و مقر پادشاهی نبودکنصر واقع در حدود ۸۰ کیلومتری جنوب شهر بغداد امروزی در کشور عراق است. این امپراتوری توسط نابوپلاسار، پدر نبوکدنصر و پس از پیروزی بر حکومت آشور تاسیس شد. در سال ۵۷۵ قبل از میلاد دروازه ایشتار که مقر باغهای بابل بوده ساخته شد. این دروازه با برجهای زیبا و تصاویر کاشی از حیوانات مختلف در حصار یک دیوار دوگانه آجری ۲۰ کیلومتری ساخته شد. اما دلیل محبوبیت و شهرت باغ های معلق بابل که به عنوان باغ های سمیرامیس نیز ناشوذاری شده است ساخت این باغ بر فراز تراس های سنگی مرتفع و به صورت پلکانی بود تا آبیاری درختان امری آسان باشد ارتفاع مجموع پلکان این باغها نزدیک به ۲۰ متر بوده است.
طبق نوشتههای موجود از شخصی به نام استرابون، این جغرافیدان و مورخ یونانی مدعی شده بود تمامی آب مورد نیاز برای این باغ از رود فرات تامین میشده است، و ابتدا توسط تکنولوژی آن زمان به بالاترین نقطه باغ پمپاژ و از آنجا به واسطه سطح شیبدار و پلکانی این باغها به سایر نقاط میرسیده است. هرودوت مورخ برجسته یونانی قرن پنجم پیش از میلاد نیز سیستم آبیاری این باغها را بسیار منحصر به فرد بیان کرده است.
۳٫ تندیس زئوس در یونان (The Statue of Zeus at Olympia)
یکی دیگر از عجایب هفتگانه جهان باستان مجسمه عظیم زئوس ساخته شده از عاج و طلا بوده که ۴۳۰ سال قبل از میلاد، زیر نظر مجسمه ساز چیره دست یونانی، فیدیاس ساخته شده است. بزرگی این مجسمه حتی از بنای آتنا پارنتون نیز بزرگتر است و به عنوان خدای مردم یونان باستان مورد پرستش قرار میگرفته است. مجسمه زئوس توانا بیش از ۱۲ متر ارتفاع داشت و نشان دهنده خدایی است که بر تخت خود تکیه زده. صورت، تنه، بازوها و پاهای این مجسمه از جنس عاج و بقیه قسمت های این مجسمه از جنس طلا و با ترکیبی از نقره، مس و شیشه ساخته شده بود.
کامل ترین توصیف موجود از این مجسمه را پاوسانیاس، جغرافیدان و جهانگرد یونانی قرن دوم میلادی بیان کرده است:
خدا (زئوس) بر تخت نشسته و از طلا و جواهرات و عاج ساخته شده است. بر سر او گلدستهای وجود دارد که یک شاخه از درخت زیتون است. در دست راست خود تندیس ویکتوری را حمل میکند که مانند یک مجسمه از جنس طلا است. در دست چپ زئوس عصایی است که با فلزات گرانبها مزین شده است. صندلهای زئوس نیز مانند ردای او از طلا هستند. روی ردای او نقشهای حیوانات و گلهای زنبق گلدوزی شده نقش بسته است. تاج و تخت او با طلا و جواهرات آراسته شده است و بر روی آن پیکرهها و تصاویر فرفورژه نقاشی شده است.
بر روی تخت زئوس که از جنس عاج، آبنوس و طلا ساخته شده است، با استفاده از مجسمههای برجسته تزئین شده و بسیاری از این نقش و نگارها و مجسمهها طیف گسترده ای از چهرههای اساطیر یونان را به تصویر میکشد که همه آنها فرزندان زئوس در نظر گرفته میشوند، شامل: گریسها، چاریتها، نایکها، ابوالهولها، آمازونها و صفحات بین پاهای زئوس نیز چهره هرکول، آشیل، پنتسیلسا، هیپودامیا، استروپ، سالامیس و صحنههایی از یونان باستان را به تصویر میکشد. یکی از نکات جالب این مجسمه ساخت یک حوض کم عمق از روغن زیتون رقیق یا خالص در مقابل آن بوده است که به حفظ جو مرطوب و جلوگیری از ترک خوردن عاج به کار رفته در ساخت مجسمه کمک میکرده است.
در گجت نیوز بخوانید
قلعه سنگی سیگیریا (Sigiriya)، هشتمین مورد از عجایب هفتگانه
۴٫ معبد آرتمیس در افسس یونان (The Temple of Artemis at Ephesus)
این معبد در قرن ششم قبل از میلاد مسیح و در سواحل غربی آسیای صغیر (ترکیه امروزی) بنا شد. اندازه بسیار بزرگ آن تقریباً دو برابر بزرگتر از معبد مشهور پارتنون یونان بود و به همین دلیل باعث شده است که به عنوان یکی از عجایب هفتگانه جهان باستان شناخته شود. نام این معبد برگرفته از الهه یونانی آرتمیس (دیانا از رومیان) است. آرتمیس الهه عفت، شکار، حیوانات وحشی، جنگلها و باروری بود. فرقه آرتمیس در افسس مستقر بود و تمام نقش و نگارهای یافت شده در این مکان نشان از پرستیدن این الهه در آن منطقه دارد و از این رو الهه پرستیده شده در افسس اغلب به عنوان آرتمیس افسیا شناخته میشود. کرزوس پادشاه حکومت لیدیا پس از فتح افسس دستور ساخت این معبد را برای آرتمیس صادر کرد. چندین نسخه مشابه از این معبد در آن زمان ساخته شده است اما ساخت معبد مرمری آرتمیس ۱۲۰ سال طول کشیده است. این معبد در فاصله کوتاهی و در ارتفاع از شهر ساخته شد زیرا مردم یونان باستان تصور میکردند که آرتمیس بر مرزها، طبیعت و زندگی آنها نظارت میکند. طول این معبد ۱۳۰ متر و عرض آن ۶۹ متر بوده است. همچنین این معبد دارای ۱۲۷ ستون بوده است که ارتفاع هر کدام ۱۸.۳ متر و قطر آن ۱.۲ متر بوده است.
قسمتهایی از معبد دارای نقشهایی از آمازونها بوده است که در افسانههای یونایی عنوان شده که از چنگ هرکول فرار کرده و به این معبد پناه برده بودند. تخمین زده میشود که در بالای سقف و ستونهای این معبد تعدادی بلوک که وزن هر کدام ۲۴ تن بوده است وجود داشته و افسسیان بر این باور بودند که خود الهه آرتمیس این بلوکها را در آنجا قرار داده است.
در قرن چهارم قبل از میلاد این معبد افسانهای و زیبا، بر اثر یک آتش سوزی عمدی توسط مردی به هروستراتوس ویران شد. نکته تامل برانگیز این آتش سوزی جایی است که نویسنده مشهور یونانی با نام پلوتارک در زندگینامه خود در توصیف این واقعه مینویسد:
اسکندر مقدونی، رهبر بزرگ مقدونیه در همان روزی که معبد آرتمیس سوخت (۳۵۶ سال قبل میلاد) به دنیا آمد. و بعدها اوج حکومت اسکندر مصادف با آتش زدن تخت جمشید از امپراتوری هخامنشیان و سپس نابودی این حکومت است. نکتهای که افسوس و اندوهی بزرگ برای تاریخ غنی ایران کهن است.
پس از آتش سوزی فجیع این معبد، مردم شهر افسس به بازسازی آن پرداختند. طبق گفته مورخان، اسکندر مقدونی در سال ۳۳۴ قبل از میلاد از این بنا بازدید کرد و پیشنهاد داد که اگر نام این معبد را در کنار آرتمیس به نام اون نیز مزین کنند تمام هزینههای ساخت و شکوه مجدد این معبد را خواهد پرداخت که هیچوقت توسط افسسیان پذیرفته نشد.
۵٫ مقبره هالیکارناسوس در بدروم ترکیه (The Mausoleum at Halicarnassus)
این آراشواه عظیم برای ماوسولوس حاکم حکومت کاریا در سال ۳۵۰ قبل از میلاد مسیح (۲۳۷۴ سال پیش) ساخته شده است. این بنا آنقدر عظیم، پیچیده و تزئین شده با مجموعهای از مجسمههای خیره کننده مختلف بوده که آن را در فهرست عجایب هفتگانه جهان باستان قرار دادهاند. حیات این بنا تا قرن ۱۵ میلادی و تا قبل از یک زلزله مخرب و نابود کننده ادامه داشت و پس از آن تنها چند ستون و خرابه از این بنا باقی ماند. مقبره هالیکارناس ماوسولوس (Mausollos) یکی از ساتراپهای (فرمانداری) ثروتمند حکومت ایران بود که به طور نیمه مستقل در کاریا (جنوب غربی ترکیه امروزی) قرار داشت. ثروت انباشته شده در خزانههای سلطنتی کاریا صرف ساخت یکی از مجلل ترین و باشکوه ترین بناهای ساخته شده به دست بشر در جهان باستان شد. هنگامی که ماوسولوس درگذشت، جسد او در این مقبره باشکوه دفن شد. مقبره ای که توسط خود او بنا شد و به دستور خواهر و همسرش تکمیل شد. این بنا یک مکان مقدس برای مردم آن زمان به شمار میرفته است و توسط یک پلکان بزرگ و طولانی به مرکز شهر وصل شده بود.
محیط این بنا در مجموع ۱۴۰ متر و عرض آن ۲۰ متر عنوان شده است. اگرچه از نظر وسعت آنچنان که باید و شاید بزرگ نیست ولی شگفتی اصلی این بنا احاطه شدن آن توسط ۳۶ ستون بزرگ است که آن را پترون مینامند. بر فراز این پترون هرمی برافراشته است که ارتفاع مجموع این ساختمان را به ۴۵ متر میرساند.
این مقبره دارای مجسمههای ساخته شده بسیاری در سه مقیاس مختلف این بنا بوده است. تعداد تقریبی این مجسمهها ۱۰۰ عدد تخمین زده میشود. یکی از این مجسمهها در موزه بریتانیا قرار دارد و مردی را نشان میدهد که مانتو یونانی هیماتیون بر تنپوش بلند کاریانی پوشیده است.
۶٫ تندیس کلوسوس رودس در یونان (The Colossus of Rhodes)
کلوسوس رودس مجسمهای غول پیکر برنزی به ارتفاع ۳۳ متر از خدای خورشید به نام «هلیوس» بود که در سال ۲۸۰ قبل از میلاد مسیح، کنار بندر این شهر ساخته شده بود. رودس در آن زمان یکی از مهمترین بنادر تجاری در مدیترانه باستان بود و این مجسمه یکی از عجایب هفتگانه جهان باستان به شمار میآمد. این تندیس توسط مجسمه سازی به نام چارس و با استفاده از ورقههای برنز ساخته شده بود اما متاسفانه مجسمه هلیوس دوام چندانی نداشت و در حدود ۵۰ سال بعد از ساخت بر اثر زلزله فرو ریخت.
طبق اعتقاد مردم یونان باستان، هلیوس یا خدای خورشید از فرزندان تیتان هایپریون و تیا بود. افلاطون نیز در خاطرات خود بیان داشته که بسیاری از مردم از جمله سقراط هر روز به خورشید سلام و دعا میکنند. و یکی از مکان هایی که هلیوس به طور خاص مورد پرستش قرار میگرفته، شهر رودس به عنوان بزرگترین جزایر دودکانی یونان واقع در شرق دریای مدیترانه بوده است.
ساخت این مجسمه غول پیکر هزینه بسیاری برای مردم رودس داشت به نحوی که مجبور به فروش قسمتهای مهمی از شهر و زمین های اطراف آن به دیگران شدند. حدود ۱۲ سال طول کشید تا این مجسمه برنزی با ارتفاع ۳۳ متر آماده شود. نکته قابل تامل این مجسمه عدم مشخص بودن جای دقیق آن است. از ویژگیهای این مجسمه خالص بودن، پر زرق و برق بودن و عظمت ترسناک آن است که با وجود موقعیت تاریخی و مذهبی در آن دوران تجلیل باشکوهی از آن به عمل آمده است.
۷٫ فانوس دریایی اسکندریه در مصر (The Lighthouse of Alexandria)
این بنای زیبا در جزیره فاروس در خارج از بندر اسکندریه مصر در دوره حکومت بطلمیوس ساخته شده است و حدود ۲۳۰۰ سال از ساخت این بنا میگذرد. این فانوس دریایی با ارتفاع بیش از ۱۰۰ متر آنقدر چششویر بوده که در فهرست عجایب هفتگانه جهان باستان قرار گرفته است.
این بنای خاص بعد اهرام جیزه مصر، بلندترین سازه در جهان است که به دست انسان ساخته شده است. اسکندریه در مصر توسط اسکندر مقدونی در سال ۳۳۱ قبل از میلاد تاسیس شد و به لطف وجود رود خروشان نیل، این شهر به عنوان یک بندر تجاری بطلمیوسی در سرتاسر دوران باستان مشهور شد. معمار این سازه شخصی با نام سوستراتوس کنیدوس بوده و ساخت این سازه در مرکز جزیره آهکی فاروس به سمت بندر اسکندریه انجام شده است. این فانوس دریایی برای راهنمایی و محافظت از ملوانان در نظر گرفته شده بود و نماد دو خدای یونانی با نام های زئوس سوتر(نجات دهنده) و پروتئوس (خدای دریاهای یونان) بوده است.
متأسفانه طراحی دقیق فانوس دریایی اسکندریه توسط نویسندگان باستانی مشخص نشده است و توصیفات اغلب مبهم، گیج کننده و متناقض است. عمده اختلاف میان مورخان و نویسندگان باستانی در مورد ارتفاع این بنا بوده است که از ۱۰۰ الی ۱۴۰ متر مورد بحث بوده است. هدف اصلی ساخت این بنا برای بطلمیوس، نشان دادن عظمت تمدن مصر و هشدار به کشتیها و بیگانگان به منزله نشان دادن ورودی بندر اسکندریه بود. بر اساس منابع متأخر عربی یک آینه برنزی عظیم در بالای این فانوس قرار داشته تا نور حاصل از آتش را در فاصلهای بیشتر از دریا منعکس کند.
سر انجام این بنای شگفت انگیز بر اثر زلزله در دهه ۱۳۳۰ میلادی واژگون و نابود شده است. برخی از مورخان معتقدند این برج بر معماری های عربی تاثیر گذاشته و جالب است بدانید که کلمه عربی مناره (المناره) و فانوس دریایی یکی است.
در پایان باید بگوییم این بناهای تاریخی مشهور جهان باستان با زیبایی، جاه طلبی هنری ، معماری و مقیاس عظیم خود بازدید کنندگان را از نقاط دور و نزدیک تخت تاثیر خود قرار میدادند که باعث ماندگاری شهرت جهانی آنها حتی پس از گذشت هزاران سال شده است. زمانی که نویسندگان باستانی مانند هرودوت، کالیماخوس سیرنه و فیلون بیزانسی فهرست این شگفتیها را گردآوری کردند و نوشتند، این عجایب هفتگانه جهان که نام بردیم به عنوان شگفت انگیز ترین بناهای ساخته شده توسط بشر معرفی شد. بناهای عجیبی که با خواندن این مطلب حقایقی باورنکردنی از جهان باستان و تفکر مردمان آن دوران برای ما آشکار شد.