مجله تفریحی فانشو
در تحویل سال ۱۴۰۳، نگار پوراحمد به دنیای دیگر پیوست و همسر و دوستانش در مراسم چهلمین روز مرگ او، گردآوری هفت سین با افتخار و جشن به خانهی جدیدش مهمانان را پذیرفتند. این مراسم همچون مراسمهای دیگری بود که در آن جامعه بزرگ و پرجمعیت شهر انجام میشد. افسون...
یادداشت جمشید پوراحمد در مورد تجربه او در آلمان و فیلمبرداری از جزایر ابوموسی و هندورابی خلاصه میشود. او توصیفی از قبرستان ماشینها در آلمان دارد و اشارهای به فرهنگ و تاریخ کشور دارد. در جزایر ابوموسی و هندورابی با اعراب محلی در تماس بوده است و تجربیات جالبی داشته...
خلاصه: یادداشتی از جمشید پوراحمد درباره دو دوست و همکار عزیزش که از دست رفتهاند و تشکر و قدردانی از آنها، همکاران و دوستانش. سپاس از مطالب ارزشمند داودی و ابراز خوشحالی از پوشش خبری متنوع. متنی از فیلم Mine و تجربه سربازی در بیابان که مهمترین درس زندگی آگاهانه...
متن فوق درباره تجریش و خلاقیت در شهرداری تهران و مشکلاتی که در این منطقه وجود دارد صحبت میکند. شهرداری تهران هر سال با تیم مجرب دچار مشکلاتی شده که باعث ایجاد صداهای ناهنجار مثل برش سنگ و ایجاد اذیت برای رهگذران میشود. مامورین سد معبر و جوانان دستفروشی که...
نگار پوراحمد، دختر هنرمندی بود که در قلب هنر و عشق برای زندگی به دنیا آمده بود. مادرش، ناهید پوراحمد، نیز یک مادر عالی و زندهیاد ایران بود که با عشق و محبت بیپایانش، نگار را بزرگ کرد. اما مرگ ناگهانی ناهید، مرگ غیرقابل درک و تلخ کیومرث پوراحمد و...
در کمد خاطرات جمشید پوراحمد، پاورقیهای بسیاری پیدا شد که نگار عزیزم برای خودش نوشته بود. او به زیبایی و پرتوانی نگارها را به وجود آورده بود. انتخاب نوشته های او را تحت تاثیر قرار ندادم و تنها از زیبایی و عمق آنها لذت بردم. نمایشنامه های او، سکون و...
در این متن، درباره دو مهربان و مهربانی آنها صحبت شده است. اولین فرد، مهری ودادیان بود که هر سال قراردادش را به خرید لباس برای بچه های یتیم میپرداخت، و دومین فرد، نعمتاله گرجی بود که هرسال مبلغی برای خرید مواد غذایی برای خانوادههای نیازمند میگذاشت. این دو نمونه...
یکی از دغدغههای اصلی زندگی امروزی، وابستگی و تعلق که به شکل کامل ممکن است متوجه نمیشوید که چرا این اتفاقات رخ میدهند. در یادداشتی که من نوشتهام، از عکس و عکاسی و ارتباط آن با زندگیام خاطراتی به یادگار داشتم. دورانی که عکس بخشی از زندگی بود و هر...
تعریفی کوتاه از شرایط نادرست و پر تلاش برای اصلاح آنها از زبان جمشید پوراحمد است. وی توضیح میدهد که در جامعهای که کمبود عشق، مهر و محبت وجود دارد، هر روز شاهد تباهیهای بیشتری هستیم. او به اهمیت انتقال عشق و احترام به یکدیگر تا دور کردن از تنهایی...
در این یادداشت، جمشید پوراحمد عاشقی بی پایان خود را بیان میکند. او از نگار، دختر نازنین خود حرف میزند و از مرگ دردناک او رنج میبرد. او به همسرش نیز اشاره میکند و از حضور و حمایتش در زندگی نگار سخن میگوید. جمشید در این یادداشت، از لحظات شاد...
در این متن، جمشید پوراحمد در حال ترحم و تسلیت به نام دختر نازنینش، نگار پوراحمد، است. او از ناگهانی مرگ دخترش و درد و اندوهی که برای خانوادهاش ایجاد کرده است صحبت میکند. جمشید از دلخوشی و خوشبختیهای زندگی پرده بر میدارد و از دل منیری که نگار بوده...
در یادداشتی جمشید پوراحمد به وزیر ارشاد فرماندهی شده است. او به وزیر بیان کرده که قبل از ابراز احترام به شخصیتهای مشهور، وظایف و تعهدات خود را باید رعایت کنند. او به وزیر یادآوری میکند که باید از میراثهای فرهنگی و تاریخی مانند برجها، قلعهها و باستانیها محافظت کند...
در یادداشتی که به ناهید پوراحمد نوشته شده است، بیان شده است که زندگی بدون او بسیار دشوار است و حضورش به عنوان یک شکوهمند وفادار و انسانی خیرخواه، باعث محیط شاد و خوشبختی میشود. در طول و عرض زندگیاش، او بهترین انسانی بوده ولی عزاداران او سرنوشت خود را...
یادداشت جمشید پوراحمد در فانشو را درباره مشابهتهای میان شخصیت "نقی" سریال پایتخت با "صمد" سریال سرکار استوار مطالعه کردم. او از ناشناسی نویسنده یادداشت در این مطلب یادداشت کرده و از خصومت محتمل استاد داودی با خود و علاقهمندانش سوال کرده است. در ادامه، اشارهای به امکان نشر یادداشت...