باید جدی به جمله ژاله علو توجه کنیم!

فوریه 4, 2024 0 نظر 138

در نوشتار فوق، به نکات مهمی درباره تاثیر تماشاگران بر تئاتر و اهمیت آنها اشاره شده است. نویسنده ابتدا به این نکته پرداخته که تماشاگران با حضورشان، سرمایه اصلی تئاتر را تشکیل می‌دهند. او بیان کرده است که در دهه‌های گذشته و امروزه، ترویج تماشا و جذب تماشاگران، چالش‌های خاصی را به دنبال داشته است. از جمله این چالش‌ها می‌توان به دخالت فضای مجازی و محدودیت‌های اقتصادی و اجتماعی اشاره کرد. در این نوشتار، عدم توجه به حقوق تماشاگران و برخی نقص‌های سازماندهی جشنواره‌ها نیز مورد بررسی قرار گرفته است. از جمله این نقص‌ها می‌توان به تاخیر در اجرای نمایش‌ها، عدم بالانویس فارسی برای نمایش‌های که به زبان دیگری اجرا می‌شوند، و لغو اجراهای برخی از نمایش‌ها اشاره کرد. این نوشتار حاوی یک انتقاد سرد و موشکافانه به وضعیت فعلی تئاتر و نحوه برگزاری جشنواره‌ها است و بر اهمیت تماشاگران در رونق تئاتر تأکید دارد.

۱۰:۴۶هنوز سالن در گیر و دار نور و تاریکی است. تازه روی صندلی‌ها مستقر شده‌اید و اگر گروه اجرایی بروشوری منتشر کرده باشد، احتمالا در کار خواندن اطلاعات کار هستید که صدای یگانه ژاله علو در فضا می‌پیچد؛ «تماشاگر فهیم، سرمایه تئاتر ماست…» او در آن پیام کوتاه ضبط شده که پیش از اجرای نمایش‌ها در مجموعه تئاتر شهر پخش می‌شود، از تماشاگران می‌خواهد که در هنگام اجرای نمایش، تلفن‌های همراه خود را خاموش کنند و از عکسبرداری و فیلم گرفتن بپرهیزند.اما آنچه در نوشتار ایسنا برای ما اهمیت دارد، جمله آغازین اوست؛ تماشاگر فهیم، سرمایه تئاتر ماست.اگر در مجامع تئاتری آمد و شدی داشته باشید، خوب می‌دانید که تئاتر بدون تماشاگر، هرگز رخ نمی‌دهد. می‌توان خیلی از الزامات هنر نمایش را کنار گذاشت ولی تماشاگر را نه و جذب همین تماشاگر، اصلا هم کار راحتی نیست. در ده‌های دورتر که خبری از فضای مجازی نبود و ابزار اطلاع‌رسانی بسیار محدود بود، جذب تماشاگر یک داستان داشت و حالا هم که ابزار اطلاع‌رسانی گسترده‌تر شده، شرایط دشوار اقتصادی و وضعیت سیاسی و اجتماعی، کشاندن تماشاگر را به سالن تئاتر، با سختی بسیار همراه کرده است.این روزها همین که تماشاگران در این تنگناهای اقتصادی، در سبد مصرفی خود، جایی هم برای تئاتر در نظر گرفته‌اند و با وجود انبوهی از مشکلات و مشغله‌های فکری، در ترافیک‌های کشنده تهران، خود را به مرکز شهر می‌رسانند تا با دیدن یک اثر نمایشی، روح و جان خود را التیام ببخشند، باید کلاه‌مان را بالا بیندازیم و گرچه در گفتار، به این موضوع صحه می‌گذاریم اما رفتارمان با این گفته تطابق ندارد. نمونه اخیر آن چهل و دومین جشنواره تئاتر فجر است؛ جشنواره‌ای که جدول آن بارها دستخوش تغییر شد و این تغییرات تا آخرین روزهای جشنواره ادامه داشت.از یک سو زمان و مکان برخی از نمایش‌ها عوض شد و از سویی دیگر برخی از نمایش‌ها تنها یک اجرا داشتند ولی در جدول این موضوع قید نشده بود و سایت فروش بلیت هم برای هر دو نوبت اجرا، بلیت فروخته بود که نمونه آن نمایش «دور» در بخش مهمان بود که در تالار قشقایی تئاتر شهر روی صحنه رفت و به ناچار تماشاگران هر دو سانس، در یک نوبت و در وضعیتی که ازدحام زیادی ایجاد شده بود، به تماشای این نمایش نشستند.پخش فیلم تئاتر «رایش سوم» به کارگردانی کاسته‌لوچی هم نمونه دیگری از این بی‌توجهی‌هاست.در نشست خبری جشنواره گفته شد که ایتالیا هم جزو کشورهای شرکت‌کننده در بخش بین‌الملل جشنواره امسال است اما در جدول جشنواره عنوان شده بود که حضور این کشور در قالب یک اجرای صحنه‌ای نیست بلکه ایتالیا با فیلم تئاتر در جشنواره حاضر است. اما پخش همین فیلم تئاتر هم بی‌حاشیه نبود. هرچند تماشاگران با این ذهنیت به دیدن فیلم تئاتر «رایش سوم» آمدند که قرار است یک فیلم تئاتر کامل ببینند اما این فیلم تئاتر تنها ۲۰ دقیقه بود و ترکیبی از کلام و ضرباهنگ را شامل می‌شد و اگر تماشاگری برای دیدن این کار بلیتی خریده باشد، مسئولان جشنواره باید دعا کنند که مدیون او نشده باشند.در این نوشتار درباره کیفیت آثار بخش بین‌الملل حرفی نمی‌زنیم اما نکته دیگری که مصداق بی‌احترامی به تماشاگران است، تاخیر در اجرای نمایش‌های آخرین روز جشنواره است. از آنجاکه دهمین روز جشنواره، داوران برای پیشگیری از تاخیر در اجرای یکی از نمایش‌های تماشاخانه ایرانشهر، موفق نشدند تا نمایش تالار اصلی تئاتر شهر را ببینند، به ناچار در آخرین روز جشنواره به تماشای این نمایش نشستند و به تبع آن، کل نمایش‌هایی که در مجموعه تئاتر شهر اجرا داشتند، با تاخیر بر صحنه رفتند و تماشاگران در سالن‌های گوناگون گاه بیش از یک ساعت منتظر اجرای نمایش ماندند.تاخیر در اجرای نمایش‌های جشنواره در دهه‌های گذشته، اتفاقی رایج بود چراکه در آن مقطع، هر نمایش اولین اجرای خود را در جشنواره انجام می‌داد و گروه اجرایی فرصت بسیار اندکی برای نصب دکور و نور و دیگر جزییات اجرا داشت. بنابراین بسیار اتفاق می‌افتاد که اولین اجرای هر نمایش، اجرای جنرال (آخرین تمرین پیش از اجرا) گروه باشد. اما در دهه اخیر که سیستم اجرای تئاتر و برگزاری جشنواره متفاوت شده، تاخیرهای این چنینی دیگر مرسوم نیست.اجرای نمایش «لیلی و مجنون» به کارگردانی یعقوب صدیق جمالی هم از دیگر صادیق بی‌احترامی به تماشاگران بود.این نمایش از استان آذربایجان در جشنواره شرکت داشت و به زبان آذری روی صحنه رفت. طبیعتا انتظار می‌رفت که مسئولان جشنواره برای این نمایش بالانویس فارسی پخش کنند تا تماشاگرانی که به زبان آذری تسلط ندارند، گفتار این نمایش را درک کنند اما همزمان با اجرای این اثر نمایشی، هیچ بالانویسی پخش نشد.لغو اجرای دوم نمایش «فاتحان قلعه‌های رفته بر باد» به کارگردانی مسعود غیاثی که کاری دانشجویی از یزد بود، نیز دیگر بی‌توجهی به حقوق تماشاگران تئاتر به شمار می‌آید. این نمایش که در بخش مسابقه دانشجویی و از شهر یزد در جشنواره حضور داشت، اولین نوبت اجرای خود را ساعت ۱۸ روز سوم بهمن ماه انجام داد اما اجرای دوم آن که قرار بود ساعت ۲۰ و سی دقیقه روی صحنه برود، لغو شد.دبیر جشنواره فردای این اتفاق در پاسخ به ایسنا گفت که اجرای دوم این اثر نمایشی به دلیل مسائل نظارتی، لغو شده است و حال آنکه می‌شد به جای لغو این اجرا و دست خالی گذاشتن مخاطبان آن، از گروه اجرایی خواسته شود تا اصلاحیه‌هایی در کار خود ایجاد کند.اینها مواردی است که نشان می‌دهد قدر سرمایه مهمی به نام تماشاگر را نمی‌دانیم و البته این بی‌توجهی بسیار بیشتر و عمیق‌تر از مواردی است که در این مطلب آمده و همچنان ضروری است که دوباره جمله آغارین پیام صوتی ژاله علو را با خودمان مرور کنیم؛ «تماشاگر فیهم، سرمایه تئاتر ماست…»

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها