جشن تولد ۸۰ سالگی حامی صوتی خسرو شکیبایی؛ وداعی زودرنگ اما ماندگار
خسرو شکیبایی، هنرمند برجستهای بود که در زمینههای تئاتر، سینما و تلویزیون فعالیت میکرد. او در کودکی علاقهمند به هنر شد و با تلاش و پشتکار خود، به یکی از بهترینها در حوزه هنر تبدیل شد. او با بازیهای پرنقش و دلنشین خود توانست تعداد زیادی از مخاطبان را به خود جذب کند. شکیبایی با تلاشهای بیوقفه خود، به یکی از ماندگارترین هنرمندان کشورمان تبدیل شد. وقتی در ۶۴ سالگی از دنیا رفت، ترکی بسیار بزرگ بر هنر ایران بر جای گذاشت. امسال، اگر زنده بود، ۸۰ ساله میشد که باز هم ماندگاری و تأثیرگذاری او را به خوبی نشان میدهد. همه مردم و همهنرمندان او را با احترام و محبت یاد میکنند و همچنان از آثار و بازیهای او لذت میبرند. او یک تلاشگر بود که هیچوقت از دستاوردهای خود راضی نبود و همیشه به دنبال پیشرفت بود، همین خصوصیات باعث شد که او به عنوان یکی از برجستهترین هنرمندان کشورمان شناخته شود.
۱۳:۳۰خسرو شکیبایی، زاده هفتمین روز بهار است؛ هنرمندی که اگر زنده بود، امسال ۸۰ شمع بر کیک تولدش خاموش میکرد.به گزارش ایسنا، خسرو شکیبایی، یکی از بیشمار هنرمندان سرزمین کشورمان بود که بر صحنه تئاتر کشف شد. او همواره خوشنود بود که زادروزش با روز جهانی تئاتر همزمان شده است.
او که در کودکی جادوی سینما و تئاتر را کشف کرده بود، همه کوشش خود را به کار گرفت تا به سرزمین هنر راه بیابد. گرچه زندگی با او چندان هم مهربان نبود و در نوجوانی، پدرش را از دست داد و مسئولیت تامین زندگی را با همراهی مادرش به دوش کشید، با اینها خستگی مشاغلی چون کارگری سبب نشد که از علاقهمندی خود دور بماند.در نوزده سالگی برای اولین بار استعداد بازیگری او کشف شد. خداوند برای او کم نگذاشته بود هم توانمندی بازیگری و هم صدایی جادویی. با این همه او به این موهبتهای طبیعت بسنده نکرد بلکه تا سر حد توان تلاش کرد تا به سرمنزل مقصود برسد و در هنرهای نمایشی کشورمان به چهرهای ماندگار تبدیل شود.اما در این نوشتار که به انگیزه زادروز او منتشر میشود، قرار نیست از بازیهای اثرگذار او بگوییم یا شخصیت مثالزدنیاش که به قول رامبد جوان، به طرز بیرحمانهای، دوستداشتنی بود.او در روز جهانی تئاتر به دنیا آمد و منطق گفتوگو را که اصلیترین پایه تئاتر است، خوب میدانست.
شکیبایی نه تنها روی صحنه نمایش یا مقابل دوربین راه گفتوگو با مخاطب خود را بلد بود، به هنگام دکلمه اشعار شاعران کشورمان نیز این ویژگی را به کار میبرد.اگر ما فریفته شعرخوانی او میشدیم و خلوت خویش را با صدای او آهنگین میساختیم، تنها به سبب جادوی صدای او نبود. او خوب میدانست که چگونه مهارت بازیگری خود را به کار بگیرد و با مخاطب غایب خود، گفتگو کند؛ خسرو شکیبایی در تمام لحظات خلوت ما حاضر بود.او که بارها روی صحنه تئاتر کشف شده بود، خوب میدانست که تکگویی شاعرانه را چگونه به گفتگو تبدیل کند و اینها همه آسان به دست نیامده بود چرا که او به نسلی تعلق داشت که به واسطه تلاش و خواستن خود، جاده موفقیت را هموار میکرد.همچنانکه در سالهای آغازین جوانی، مشکلات زندگی، او را از تحصیل بازنداشت و در دوران طلایی دانشکده هنرهای زیبا در رشته تئاتر پذیرفته شد تا نزد بسیاری از نامآوران این هنر، کسب علم کند.خیلی زود به نمایشهای دانشجویی راه یافت و در آثاری که استادان دانشکده با حضور دانشجویان خود به صحنه میبردند، به ایفای نقش پرداخت.در کنار زنده یاد هادی اسلامی مشغول بازی در نمایشی بود که عباس جوانمرد، سرپرست و موسس گروه هنر ملی، آنان را برای حضور در شاخه دوم این گرو دعوت کرد. شکیبایی و اسلامی هم با شوق این دعوت را پذیرفتند. در این گروه بود که با محمود استادمحمد آشنا شد و در نمایش «شب بیست و یکم» او به ایفای نقش پرداخت و در همین نمایش بود که مسعود کیمیایی که او نیز جزو کارگردانان موج نو سینما بود، بازیاش را دید و برای فیلم «خط قرمز» او را دعوت به کار کرد.این دومین باری بود که شکیبایی روی صحنه تئاتر کشف میشد و به فاصله چند سال بعد، یعنی در دهه ۶۰ که داریوش مهرجویی، دیگر کارگردان نوگرای سینما در جست و جوی «هامون» خویش بود، با دیدن بازی شکیبایی در نمایش «شاهزاده و گدا» به کارگردانی هادی مرزبان، دریافت که بعد از چند ماه جستجو، «هامون» خود را یافته است و این سرآغاز ورود درخشان شکیبایی به سینما بود.
شکیبایی اما از آن بازیگرانی نبود که تنها دل در گرو سینما و تئاتر داشته باشد. او از مخاطب فراگیر تلویزیون نیز غافل نبود و هر زمان که فرصتی دست میداد و اگر پیشنهاد قابلتوجهی میرسید، نه نمیگفت که نتیجه آن بازی در مجموعههایی همانند «مدرس»، «روزی روزگاری»، «تفنگ سرپر»، «خانه سبز»، «کاکتوس» و … شد.گرچه عمر او چندان بلند نبود اما در همان مجال هم خود را به یکی از ماندرگاترین و اثرگذارترین هنرمندان کشورمان تبدیل کرد و روز ۲۸ تیر سال ۱۳۷۸ وقتی که در ۶۴ سالگی، چشمانش را برای همیشه بر جهان بست، هم او میدانست و هم ما میدانستیم یادگارهایی گرانسنگ برایمان به جای گذاشته است.امسال که او در جهانی دیگر ۸۰ ساله شده است، مهمانان عزیزی چون داریوش مهرجویی و کیومرث پوراحمد را هم در کنار خود دارد.
- نقدی متفاوت بر بدلکاری: خالق فیلم
- مسئله آسیب دیدگی دختر سعید راد برای ما هنوز مبهم است، درمان همچنان ادامه دارد
- نمایش «آتش سبز» در شهر پاریس: یک تجربه فراموش نشدنی
- تازههای جذاب برای علاقهمندان به سینما؛ رونق رو به رشد سعید راد
- «تمساح قاتل» با قیمت ٧ میلیارد تومان، به فروش رفت!
- آوای ابرها: حکایت کودکان بیحقوق غزه
- نوروزی پرفروش؛ فروش ۷۶ میلیارد تومانی در تاسوعای این نوروز
- کمدیها؛ رکورد بینظیر سینمای ایران با ۲۸ میلیون تماشاگر در ۲۳ سالگی
- کجایند مدیران سینمایی؟! آرزوی سلامتی برای ستاره سینما؛ سعید راد
- نمایش آنلاین فیلم “جنگل پرتقال” اثر فانشو