جذابترین عنوان برای دعوت از سلبریتیها در نوروز ۱۴۰۳: “شو تلویزیونی فوق العاده با حضور سلبریتیها در بهار ۱۴۰۳”
در حالیکه هنوز تبعات موج خبر پرداختهای چند صد میلیونی برای حضور چهرههای هنری و ورزشی در برنامههای نوروزی در حال بررسی است، افکار عمومی همچنان به دنبال پیدا کردن دلایل این پرداختها از سوی مدیریت صداوسیما هستند. این مسئله با آغاز سال نو و تولید برنامههای نوروزی و مناسبتی به صورت جدیتر و داغتر مورد بررسی قرار گرفته است و به نظر میرسد رقابت میان شبکههای تلویزیون و فضای مجازی به شدت افزایش یافته است.
در این شرایط، مسئولان صداوسیما تصمیم به انتخاب برخی از شیوههای تبلیغی شبکههای مختلف مجازی به منظور افزایش تنوع و جلب مخاطبان گرفتهاند. اما این شیوه، با مشکلاتی روبرو شده و تبعات آن بر شبکههای تلویزیون و شبکههایش تاثیر گذاشته است.
با وجود دلایلی که برخی آنها این پرداختها را به منظور جلوگیری از خالی شدن میدان رقابت میان شبکهها معرفی کردهاند، هنوز مسائلی همچون ترویج ارزشهای اخلاقی و فرهنگی جامعه و هزینههای بالای این پرداختها باعث ابهاماتی در اذهان مردم میشود. این بومهای اقتصادی و اخلاقی که در پرداختهای چند صد میلیونی برای حضور سلبریتیها در برنامههای تلویزیونی مطرح است، نقطهی عطفی مورد بررسی و انتقاد است. این امر نیز به خاطر فقر برنامههای قوی و سرگرمکننده، با ارزش و مطلوب توجه مردم است که به افزایش نگرانیها و تبلیغات خلاف و مواجهه مخاطب با مطالب بیمعنی و تهی از مفهوم منجر میشود.
۱۴:۳۴فانشو: هنوز تبعات موج خبر پرداختهای چند صد میلیونی برای حضور چهرههای هنری و ورزشی در برنامههای نوروزی فروکش نکرده است؛ افکار عمومی همچنان در صدد یافتن پاسخ دلایل پرداخت هزینههای گزاف از سوی مدیریت صداوسیما برای دعوت از سلبریتی هستند.با آغاز سال نو و تولید برنامههای نوروزی و مناسبتی، به نظر میرسد بحث رقابت میان شبکههای تلویزیون با شبکههای فضای مجازی جدیتر و داغتر شده باشد. این مسایل مسئولان صداوسیما به صرافت انداخت که با کنار گذاشتن ادعاهای پیشین و تقبیح حضور سلبریتیها در برنامههای تلویزیونی، برای خالی نکردن میدان رقابت، شبکههای صداوسیما برخی از شیوههای تبلیغی مورد استفاده شبکههای مختلف مجازی را به کار بگیرند و با ایجاد تنوع در مهمانان، چهرههای سلبریتی را در کنار مجریان برنامههای نوروزی و مناسبتی قرار دهند.این شیوه هرچند در بیشتر برنامههای تولیدی تلویزیون مورد استفاده قرار گرفت اما بنا بر دلایلی این سیاستگذاری در اجرا با مشکلاتی روبرو شد؛ تبعات این مشکلات تلویزیون و شبکههایش را در سمت بازنده ماجرا قرار داد!ایسنا در گزارشی به این مسایل پرداخته…
درحالیکه این روزها صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران با وجود منابع سرشار در رقابتی نفسگیر با فضای مجازی، شبکههای گوناگون اجتماعی و پلتفرمهای پخش فیلم و سریال و برنامههای سرگرمکننده و مفرح دست و پنجه نرم میکند و به زعم مخاطبان، در میدان رقابت در حال واگذاری عرصه است و دقیقا در دورانی که دومین سال پسا تحول را پشت سر میگذارد، بار دیگر به شکل از دست در رفتهای دست به دامان سلبریتی ها برای جذب مخاطب شده است، به طوریکه این حجم از حضور سلبریتیها در برنامهها و شبکههای مختلف کمسابقه است و حالا از پرداخت ارقام غیرمتعارفی نیز صحبت به میان آمده است.اگرچه برخی این رفتار صداوسیما را تلاشی برای نگه داشتن چهرههای مشهور معنا میکنند اما نوع رفتار این افراد و انفعال صداوسیما در مقابل آنها معنای دیگری میدهد یا دست کم باید گفت اگر چنین هم بوده، وقتی چهرههای مشهور روی آنتن گران تلویزیون هر حرفی که بخواهند میزنند و مجریان و عوامل سازنده برنامههای تلویزیونی هم کاری از دستشان برنمیآید عملا این صداوسیماست که دستش را باید به نشانه شکست بالا بیاورد و از رسالت خود دور مانده است.
اگر بنای حضور سلبریتیها بر اساس راهبردی مشخص جهت ترویج ارزشهای اخلاقی و فرهنگی جامعه ایرانیست، دعوت آنها معنا پیدا میکند، اما آنسوی ماجرا وقتی که راهبردی وجود ندارد و فضا رهاست تا سلبریتیها و مجریان هرچه دل تنگشان خواست بگویند، با تراژدی سلبریتیزدگی مواجه می شویم که مدیران رسانه ملی بارها اعلام کرده بودند از آن حذر دارند.
از زاویهای دیگر هزینه چند صد میلیونی دعوت از این چهرهها در کنار هزینه گزاف تولید و پخش برنامه برای مخاطبی که دیگر حوصله نشستن پای شطحیات این سلبریتیها را ندارد با چه توجیه منطقی و حتی اقتصادی صورت میگیرد؟ یا این سؤال که وقتی میتوان با محتوای غنی و تولید برنامههای متنوع که حتی نمونه قرآنی و مذهبی آن در «معلی» و «محفل» برخلاف تصور موجود به دلیل نوگرایی مورد اقبال مخاطب قرار گرفت و یا برنامه 《زندگی پس از زندگی》که مخاطب را پای صفحه تلویزیون میخ کوب میکند، چرا باید به دنبال جذب مخاطب با اذان «بنیامین بهادری» و شاذگوییهای «حسن روشن» و«علی پروین» در نام بردن از «معین» و «هایده» … باشیم.
قطعا حضور چهرههای مشهور و مورد احترام مردم در رسانه ملی نه کار بدی است و نه کسی با آن مخالف است مادامی که حضور این افراد بتواند به تقویت محتوای برنامه کمککند، اینکه دکمه ضبط برنامه را بزنیم و بگذاریم کار پیش برود تا چه بر سر برنامه میآید و روی موج بداهه گویی از پیش تعیین نشده سلبریتیها سوار شویم یعنی باختن آنتن تلویزیون به شکلات جذب مخاطب که بعدا کام همه را تلخ میکند. آیا وقت آن نرسیده که با مخاطب هوشمندانهتر برخورد کنیم؟ اتفاقا مخاطب میفهمد وقتی آقای فتحالله زاده آن کنایه را به مجری میزند یعنی چه و بازخورد آن صدها ویدئوی تمسخر برنامههایی است که مجریان و سلبریتیها ساعتها دور هم مینشینند و از آنتن رسانهملی در مورد غذای مورد علاقه تا خواننده محبوبشان سخن میگویند و از تعداد دفعات عاشقی مهمان و مسائل کاملا شخصی افراد میپرسند!
فقر سریالها و برنامههای قوی سرگرمکننده توام با انتقال مفاهیم که به تقویت فرهنگ عمومی و ارتقای اخلاقی جامعه کمک کند و باعث نشاط و امید جامعه شود، به شدت این ایام به ویژه در فرصت طلایی تلاقی ماه مبارک رمضان و نوروز احساس میشود و حضور گسترده برنامههای جُنگ و دورهمیهای پر زرق و برق اما تهی از معنا، مخاطب را بیش از پیش دلزده و خسته میکند.
- چهرههای مشهور در میان رسانهها؛ از پیشرفت رشیدپور تا مورد مدیریت
- برنامه های رادیویی برای شب های شور و شاد
- مراسم خاکسپاری سریال حماسهآغازگر کاستر: جزییات روایت شده از مراسم وداع با صداپیشه برجسته
- ترویج افطاری ساده: برنامه جذاب رادیو پیام
- فوت هنرمند دوبلور تلویزیون به علت ایست قلبی
- مهران رجبی: نمایشگاه قرآن، منبع انرژی یک ساله برای آدمها
- بازدید رادیوییها از مریم نشیبا در خانهاش
- تغییر معاونت صدا: یک قدم برای تغییر!
- پرترهی زندگی یک جادوگر: بازنگری در زندگی و آثار اورسن ولز
- لذت بردن از فیلمها راحتتر از همیشه! بنشینید در خانه و به تماشای تلویزیون پرداختهاید.